با هم بخوانیم!
قضیه رو که اقا مالک تعریف کردن چی به چیه!ما قراره از این بعد هربار یک کتاب و یک نویسنده و رو معرفی کنیم و شما اگه تمایل داشتین(که باید داشته باشین!!!)کتاب رو بخونید باشد که از رستگاران بشید
نویسنده این دفه کسی نیست جز...
.
.
.
.
اقای سید محمد علی جمالزاده
سید محمد علی جمالزاده فرزند جمال الدین واعظ همدانی معروف به اصفهانی!از سادات جبل لبنان و از ناطقان و ازادی خواهان به نام نهضت مشروطیت است.وی در سال 1270 در اصفهان متولد شد.مقدمات را در تهران اموخت و سپس به بیروت رفت .دوره متوسطه رانزد کشیشان لازاریست!در جبل لبنان(مدرسه انطورا )به پایان برد.سپس از طریق مصر به پاریس رفت.
در اوایل 1333ه.ق در رشته حقوق از دانشگاه دیژون فرانسه فارغ التحصیل شد.در همان سال با همسر اولش که سویسی بود ازدواج کرد
از فعالیت های او میتوان انتشار روزنامه رستاخیز.تشکیل گروهی به نام قشون نادری.رساندن پیام ملیون ها ایرانی به انجمن استکهلم.نوشتن مقاله درباره مزدک و روابط قدیم روس و ایران و امثال ان در روزنامه کاوه و..اشاره کرد
نخستین داستان او به نام فارسی شکر است چاپ شد که در ادامه قسمتی از ان را مشاهده خواهید .کرد.در سال 1340 کتاب یکی بود یکی نبود که به عنوان اولین مجموعه داستان ایرانی که به شیوه ادبیات جدید نوشته شده بود در برلین به چاپ رسید.
فارسی شکر است!
هیچ جای دنیا ترو خشک را مثل ایران با هم نمی سوزانند .پس از 5 سال در بدری و خون جگری هنوز چشمم از بالای صفحه ی کشتی به خاک پاک ایران نیافتاده بود که اواز گیلکی کرجی بان های انزلی به گوشم رسید که ((بالام جان بالام جان)) خوانان مثل مورچه هایی که دور ملخ مرده ای را بگیرند دور کشتی را گرفته و بلای جان مسافرین شدند و ریش هر مسافری به چنگ چند پارو زن و کرجی بان و حمال افتاد.
ادامه داستان رو خودتون در این کتاب بخونید!