«ناسا
با همکاری انجمن سلطنتی لندن قطعه ای به جا مانده از درخت سیب مشهور نیوتن
را که 350 سال پیش الهام بخش وی در طرح قانون جاذبه بود را بوسیله شاتل
آتلانتیس به فضا ارسال کرد. 14_mey_2010»
نمیدانم چقدربه این جمله معتقد هستید ولی بنده
به ضرث قاطع عرض میکنم که خارجی ها هیچ کاری را بدون دلیل و الکی انجام
نمی دهند.خبری که در تیترمطلب خواندید اگر نادرترین خبر سال نباشد بی شک
یکی از رخدادهایی است که در ذهن تاریخ خواهد ماند.از آنجایی که درپشت هر
خبر نادری یک دلیل مستحکم نهفته است برآن شدم تا دلیل این اقدام ناسا که
برایم بسیار مهم بود را جستجو کنم وبعد از کنکاش های بسیار (که در مواردی
جای دشمنتان خالی)به ماجرایی بس شگفت دست یافتم که هم اکنون بطورمشروح به
سمع ونظرتان خواهد رسید.
وماجرا از این قرار بود که:
ماه قبل بعد از این که ناسا حیواناتی(!) مانند
سگ وگربه وانواع اقسام جانوران را از ریزترین موریانه روی زمین تا
بزرگترین فیل های آفریقا را به فضا ارسال کرد(حالا بماند که در این اوضاع
سهمیه بندی بنزین هزینه سفر این احشام از جیب کیست)در اقدامی جهت تجلیل از
مقام علمی "انیشتین"،دمپایی های این دانشمند بزرگ رابه وسیله شاتل
آتلانتیس به فضا فرستاده بود تا عالم کهکشان وستارگان نیز از گامهای
(؟)علمی انیشتین بی بهره نباشد.از آنجا که چشم وهم چشمی نه فقط خاص عوام
که خاص خواص نیز میباشد،یک شب نیوتن (همان نیوتن کاشف جاذبه)به خواب رئیس
ناسا مسترچارلزبولدن می آید وبعد ازنثار کردن چند فقره فحش آبدار ودو
آتیشه (که آن هم خاص خواص است)به رئیس ناسا خطاب میکند:«فلان فلان شده بی
سواد، اگر من قانون جاذبه را کشف نمیکردم چه کسی می فهمید که درخارج از جو
جاذبه وجود ندارد وبه تبع آن چه کسی به قوانین کهکشان ها پی می برد وآن
وقت چطورناسا بنا میشد که توی حیف نان بنشینی و از ثمره علم من ارتزاق
کنی؟حال به جای تجلیل از من، دمپایی های انیشتین را به فضا میفرستی؟افسوس
که در دنیا نیستم والا قانونی کشف میکردم که ثابت کند بعد از این از زمین
به آسمان میبارد نه از آسمان به زمین،تا آن وقت سازمان بازرسی بیاید و
دفتر ودستک ناسا و« ما یتعلق به» را به جرم تشویش اذهان عمومی جمع کند
وجنابعالی هم مجبور شوی مدتی کارگری کنی تا قدر عافیت را بدانی ،آدم نمک
نشناس.»
القصه بین این هاگیرواگیر،مثل بقیه خوابها در
لحظه حساس، رئیس ناسا از خواب می پرد وهاج واج وترسان از حرف های نیوتن که
نکند نانش کلوخ شود واز طرفی وجدان درد عجیبی نیزوی را فرا میگیرد وهمان
دم فکس میکند که فردا به هردستی شده باید درختی که نیوتن زیر آن نشسته
بوده وقانون جاذبه را کشف کرده به فضا ارسال شود وبدین ترتیب بعد از
سوختگیری شاتل آتلانتیس در روز 14 MEY امسال درخت مذکور به فضا ارسال شد
تا از سوءتفاهم صورت گرفته نسبت به نیوتن کمال عذرخواهی را انجام داده
باشد وبه این صورت قائله خاتمه یابد.البته این تنها دلیل عقلانی بود که
بنده برای این عمل ناسا یافتم .همچنین قبل از این تحقیق، بنده خود یکی
ازمنتقدان(در سطح بین الملل)این اقدام ناسا بودم،چرا که معتقدم در این
اوضاع بی بنزینی که کارت سوخت از اجزا« لا ینفک» قباله ازدواج شده ولایه
اُزون در اثر پرتاب همین موشک ها مانند جگر زلیخا سوراخ سوراخ شده است، چه
لزومی دارد درخت نیوتن به فضا ارسال شود؟ که البته با کمی تامل پی به
حقایق نهفته در این درخت معجزه آسا بردم که بازگو کردن آن برای شما خالی
از لطف نیست.
بله،گفتم این درخت معجزه آساست وچه بسا خدمت
هایی که ازاین درخت به عالم علم می توانسته بشود ولی با توجه به عدم تعقل
بشر آن زمان،این امر صورت نپذیرفته است.برای مثال فرض کنید آن روز به جای
نیوتن، آقای گوتنبرگ(مبتکر صنعت چاپ)زیر آن درخت نشسته بود،آن وقت با سقوط
سیب روی زمین وحک شدن جای سیب روی خاک،گوتنبرگ به پدیده حکاکی که پایه
صنعت چاپ بود پی می برد واین صنعت با ارزش سالها پیش به خدمت بشر می
رسیدواساسا" فرهنگ محترم وفخیم«کُپ»(مخفف کپی)زودتر به دانشگاه های ما پا
می گذاشت وچه بسا پیشرفتهایی که زودتر ازاینها بوسیله کُپ حاصل نمیشد.یا
فرض کنید اگر مک میلان(مخترع دوچرخه)زیر درخت نشسته بود،با مشاهده افتادن
سیب از درخت وچرخیدن سیب روی زمین خیلی زودتر از اینها به فکر اختراع
دوچرخه می افتاد وبشر راازاین همه پا درد مزمن ناشی از پیاده روی،که مادر
نویسنده نیز به ان مبتلاست نجات می داد.
یا در فرضی مهمتر اگر ادیسون زیر این درخت علم
گرا نشسته بود وآن سیب در موقع سقوط به دماغ ادیسون برخوردمی کرد چنان
برقی از چشم ادیسون می پرید که دیگرمجبور نبود سالها مطالعه وتفکرکند تا
یه وجود برق در اشیا پی ببرد.
بله،این درخت معجزه علمی میکند،فقط افسوس که
مکان کافی برای نشستن تمامی دانشمندان زیر این درخت فخیم نبوده وگرنه تمام
اختراعات وابتکارات واکتشافات بشری در یک روزآن هم با مشاهده سقوط سیب از
درخت رخ می داد وانسان ها مجبور نبودند تا سالهای سال بگذرد تا ابزار
آسایش وقوانین فیزیکی تک تک پا به عرصه علم بگذارند.
حتی اگر یک فیلسوف هم زیر این درخت نشسته
بود،مکاتب فلسفی وفکری هم زودتر به نجات اخلاق بشر میشتافتند.مثلا" اگر
ساندرزپیرس فیلسوف پایه گذار مکتب پراگماتیسم(عمل گرایی)زیر آن درخت نشسته
بود وسقوط سیب را می دید،چنین استنباط میکرد که :سیب از درخت افتاد وکار
مرا راحت تر کرد،به قولی نتیجه در راستای عمل زودتر حاصل میشدواینچنین
مکتب پراگماتیسم ودیگر مکاتب فلسفی هم زودتر به نجات بشر می رسیدند.
البته در مواردی این درخت میتوانست مضر نیز
باشد.چرا که اگر بجای نیوتن ،آن روز مادام کوری(کاشف هسته رادیواکتیو)زیر
درخت می بود،احتمال داشت در اثر سقوط سیب به زمین،سیب به دو نیم تقسیم شود
وهسته های سیاه آن پدیدار میشدوجرقه های فکری وجودهسته درالکترون بسیار
زودتر ازاینها به فکر بشر می رسید وبه تبع آن بمب هسته ای زودتر اختراع
میشدوچه بسا حوادث وجنگ های ناگواری که دامنگیر دنیا نمیشد.تازه آن زمانها
هم که نه پیمان NPT(پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای)بوده ونه بازرسان
تسلیحات هسته ای سازمان ملل که هر روز بیایندوبگویند ایران بمب هسته ای
دارد وما هرچه قسم بخوریم که«به هرچه قبول دارید قسم»ما بمب هسته ای
نداریم وآنها قبول نکنند وآن وقت دوباره «البرادعی» سرما کلاه بگذارد.به
هرحال من به عنوان نویسنده معتقدم این درخت میتوانسته تمام گام های علمی
بشر رایکجا طی کند واصلا" منظورحکیم ناصرخسروقبادیانی همین درخت بوده که
فرمود:«درخت تو گر بار دانش بگیرد....»واصلا" روی گفتارشعر با نیوتن بوده
است،به دیگر زبان یعنی این درخت بار دانش تمام دنیا را میتوانسته به دوش
بکشد.
«علی ای حال» امیدوارم خوانندگان با وجود ادله
مستدل فوق دریافته باشند که ناسا بیکار نبوده که یک تکه چوب خشک شده
موریانه خورده را به فضا بفرستد،بالاخره هرچه باشد آنها خارجی اند وهیچ
کاری را بی علت انجام نمی دهند.